سال آخر انگار یه حس بیخیالی خاصی داره

پس فردا صبح آفتاب نزده امتحان دارم هنوز شروع نکردم

چرا شیرینی سال اخر باید با پایان نامه و امتحان و کلاس کوفت بشه؟

+ ازونجای که دکتر ط یادش رفته برگه نمره هارو رد کنه بالا پریو قبلیم 0 ثبت شده و یه حسی بهم میگه برام دردسر خواهد شد

+ سه شنبه هفته قبل همه چیز دست به دست هم داد و من اونهمه راه رفتم و پروپوزالمو دادم دست دکتر خ که بصورت اتفاقی حضور و وقت داشت! گفت یکشنبه آینده برم ازش بگیرم و من از شاذی اینکه بالاخره یکی پیدا شد درست و حسابی بخونتش در پوست خودم نمیگنجم!

+ فک کنم فقط وقتی دندونپزشک باشی شبا از فکر دندون پوسیدت خوابت نمیبره یا چی؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها